دخترک 3سال و 10 ماه و 30 روزه ی من
سلاااااااااااااااااااام به دخترک ناااااازم...عزیزم دیگه به چهارسالگیت چیزی نمونده و چهاااااارسال من از بودنت لذت بردم ....امسال میخوام تو مهدت برات تولدت بگیرم تا حساااابی بهتون خوش بگذره...هنوز هیچ برنامه ای ندارم که تولدت و چطور برگزار کنم...امتحانم اخر این ماه تموم میشه و من راحت میشم .... الان هم اومدم این عکس های چند وقت و بزارم برات خوشکلم ...و چند تا از شیرین زبونیات و بگم رو نافت یک ماه گرفتگی کوچولو داره اون سری به من میگی مامان این چیه رو نافم من اصلا حواسم نبود گفتم مارکته...با چنان تعجبی گفتی مگه من لباااااسم...کلی خندیدم با خاله نشسته بودی عکس نگاه میکردی میگی خاله اینجا خیلی قشنگ شدی رژ لبت هم خیلی خوشرنگه صبح بیدار...